سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط تاسیانه در 90/2/15:: 10:7 عصر

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که در آن همواره اول صبح،به زبانی ساده
مهر تدریس کنند و بگویند خدا
خالق زیبایی و سراینده ی عشق آفریننده ماست

مهربانیست که ما را به نکویی دانایی زیبایی و به خود می خواند
جنتی دارد نزدیک ، زیبا و بزرگ
دوزخی دارد – به گمانم -کوچک و بعید
در پی سودایی ست که ببخشد ما را
و بفهماندمان ترس ما بیرون از دایره رحمت اوست

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که خرد را با عشق
علم را با احساس
و ریاضی را با شعر
دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس کنند
لای انگشت کسی قلمی نگذارند
و نخوانند کسی را حیوان
و نگویند کسی را کودن
و معلم هر روز روح را حاضر و غایب بکند

و به جز از ایمانش
هیچ کس چیزی را حفظ نباید بکند
مغز ها پر نشود چون انبار
قلب خالی نشود از احساس
درس هایی بدهند
که به جای مغز ، دل ها را تسخیر کند
از کتاب تاریخ جنگ را بردارند
در کلاس انشا هر کسی حرف دلش را بزند

غیر ممکن را از خاطره ها محو کنند
تا ، کسی بعد از این
باز همواره نگوید:”هرگز”
و به آسانی هم رنگ جماعت نشود
زنگ نقاشی تکرار شود
رنگ را در پاییز تعلیم دهند
قطره را در باران
موج را در ساحل
زندگی را در رفتن و برگشتن از قله کوه
و عبادت را در خلقت خلق

کار را در کندو
و طبیعت را در جنگل و دشت
مشق شب این باشد
که شبی چندین بار همه تکرار کنیم :
عدل,آزادی,قانون,شادی
امتحانی بشود
که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر عاشق و آگه و آدم شده ایم

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که در آن آخر وقت به زبانی ساده
شعر تدریس کنند
و بگویند که تا فردا صبح
خالق عشق نگهدار شما

مجتبی کاشانی


کلمات کلیدی :